تحقیقاتی که در رابطه با موسیقیدرمانی و توانبخشی انجام شدهاست نشان دادهاند که از موسیقی میتوان به عنوان عامل افزایشدهنده تواناییهای فیزیکی، محرک روانشناختی، تسهیلکنندهی تغییرات مثبت حالات خلقی و کاهشدهندهی درک فشار کار توسط فرد حین فعالیتبدنی و ورزش استفاده نمود. همچنین در بارهی پاسخهای فیزیکی و فیزیولوژیکی به موسیقی، در زمینهی تأثیر موسیقی بر فعالیتهایبدنی و ادراکی، درک زمان، حافظه، رفتارهای حرکتی و غیرحرکتی، سلامتی عمومی، سلامتی روان، احساس درد، اجراهای حرکتی و ورزشی هوازی و بیهوازی و ورزشهای رقابتی و قهرمانی مطالعاتی انجام شده است. مطالعاتی که در رابطهی با دو مورد آخر یعنی اجراهای حرکتی و ورزشی هوازی و بیهوازی و ورزشهای رقابتی و قهرمانی انجام شدهاند، بیشتر میزان درک فشار کار، ضربان قلب، قدرت گرفتن با دست و سرعت را مورد ارزیابی قرار دادهاند در صورتی که میتوان تحقیقاتی در بارهی تأثیر موسیقی بر میزان لاکتات خون، حداکثر اکسیژن مصرفی، تهویهی دقیقهای، فشار خون و غیره را مورد بررسی قرار داد. خصوصیات ریتمی موسیقی که در این مطالعات مورد استفاده قرار گرفته است از الگوی مهارتهای فیزیکی پیروی می نموده است در صورتی که میتوان از موسیقی استفاده کرد که خصوصیات ریتمی آن به جای پیروی از الگوی مهارتهای فیزیکی از الگوی فعالیت الکتریکی مغز یا همان امواج مغزی پیروی کند. در زمینه ورزش قهرمانی نیز مربیان و ورزشکاران به منظور تأثیر مستقیم بر ظرفیت و عملکرد فیزیولوژیک دستگاههای خاصی از بدن و یا کاهش فشارهای روانشناختی به استفاده از کمکهای ارگوژنیک روی آوردهاند. این کمکها به صورت فیزیکی یا مکانیکی، شیمیائی یا فارماکولوژیک، تغذیهای و روانشناختی ارائه میشوند و ممکن است موجب افزایش عملکرد دستگاههای خاصی از بدن از جمله دستگاه عصبی مرکزی و به تبع آن دستگاه عضلانی شوند (4). گوش دادن به موسیقی بر اساس الگوی مهارتهای فیزیکی میتواند شاخصهای فیزیکی، فیزیولوژیکی و سایکولوژیکی را تحت تأثیر قرار دهد و در نتیجه موجب بهبود عملکرد دستگاه عصبی-عضلانی، تأخیر در بروز خستگی و تسریع در ریکاوری شود (39). حال این سؤال مطرح است که اگر خصوصیات ریتمی موسیقی به جای پیروی از الگوی مهارتهای فیزیکی از الگوی فعالیت الکتریکی مغز یا همان امواج مغزی پیروی کند آیا تغییرات فیزیکی، فیزیولوژیکی و سایکولوژیکی بارزتر و در دامنه وسیعتری ایجاد خواهد شد؟ آیا این تغییرات بارزتر و وسیعتر موجب بهبود بیشتر اجرای ورزشی و تسریع در ریکاوری خواهند شد؟ تا با طرحریزی راهبردهای خاص موسیقیائی به توان موجب بهبود عملکرد دستگاه عصبی-عضلانی، تأخیر در بروز خستگی و تسریع در ریکاوری شد و ورزشکاران بتوانند با استفاده از نتایج بدست آمده موجبات بهبود اجرای ورزشی خود و تسریع در ریکاوری را بوجود آورده با بکارگیری راهبردهای قانونی و سالم طی مسابقات ورزشی، زمان حضور در رختکنها و در فواصل بین رقابتهای ورزشی از حداکثر ظرفیتها و تواناییهای فیزیکی، فیزیولوژیکی و روانشناختی خود در رقابتهای ورزشی استفاده کنند و به نتایج ورزشی مطلوب نائل شوند. دستگاه عصبی باید توانایی برقراری ارتباط با قسمتهای مختلف خود، پردازش اطلاعات و ارسال فرامین مناسب به سراسر بدن بخصوص عضلات اسکلتی در حال کار را بوسیلهی امواج مغزی و یک سیستم نروترانسمیتری دقیق، پیچیده و پرکار داشته باشد. دستگاه عضلانی نیز بایستی قادر به انجام فرامین صادره از طرف مغز باشد. مربیان و ورزشکاران به وجود این رابطهی تنگاتنگ کاری بین دستگاه عصبی-عضلانی آگاهند و به دنبال استفاده از راهبردهای عملی و اثربخش برای نتایج تحقیقاتی که در رابطه با موسیقیدرمانی و توانبخشی انجام شدهاست نشان دادهاند که از موسیقی میتوان به عنوان عامل افزایشدهندهی تواناییهای فیزیکی، محرک روانشناختی، تسهیلکنندهی تغییرات مثبت حالات خلقی و کاهشدهندهی درک فشار کار توسط فرد حین فعالیتبدنی و ورزش استفاده نمود. همچنین در بارهی پاسخهای فیزیکی و فیزیولوژیکی به موسیقی، در زمینهی تأثیر موسیقی بر فعالیتهای بدنی و ادراکی، درک زمان، حافظه، رفتارهای حرکتی و غیرحرکتی، سلامتی عمومی، سلامتی روان، احساس درد، اجراهای حرکتی و ورزشی هوازی و بیهوازی و ورزشهای رقابتی و قهرمانی مطالعاتی انجام شده است. مطالعاتی که در رابطهی با دو مورد آخر یعنی اجراهای حرکتی و ورزشی هوازی و بیهوازی و ورزشهای رقابتی و قهرمانی انجام شدهاند، بیشتر میزان درک فشار کار، ضربان قلب، قدرت گرفتن با دست و سرعت را مورد ارزیابی قرار دادهاند در صورتی که میتوان تحقیقاتی در باره تأثیر موسیقی بر میزان لاکتات خون، حداکثر اکسیژن مصرفی، تهویهی دقیقهای، فشار خون و غیره را مورد بررسی قرار داد. خصوصیات ریتمی موسیقی که در این مطالعات مورد استفاده قرار گرفته است از الگوی مهارتهای فیزیکی پیروی می نموده است در صورتی که میتوان از موسیقی استفاده کرد که خصوصیات ریتمی آن به جای پیروی از الگوی مهارتهای فیزیکی از الگوی فعالیت الکتریکی مغز یا همان امواج مغزی پیروی کند. در زمینهی ورزش قهرمانی نیز مربیان و ورزشکاران به منظور تأثیر مستقیم بر ظرفیت و عملکرد فیزیولوژیک دستگاههای خاصی از بدن و یا کاهش فشارهای روانشناختی به استفادهی از کمکهای ارگوژنیک روی آوردهاند. این کمکها به صورت فیزیکی یا مکانیکی، شیمیائی یا فارماکولوژیک، تغذیهای و روانشناختی ارائه میشوند و ممکن است موجب افزایش عملکرد دستگاههای خاصی از بدن از جمله دستگاه عصبی مرکزی و به تبع آن دستگاه عضلانی شوند (4). گوشدادن به موسیقی بر اساس الگوی مهارتهای فیزیکی میتواند شاخصهای فیزیکی، فیزیولوژیکی و سایکولوژیکی را تحت تأثیر قرار دهد و در نتیجه موجب بهبود عملکرد دستگاه عصبی-عضلانی، تأخیر در بروز خستگی و تسریع در ریکاوری شود (). حال این سؤال مطرح است که اگر خصوصیات ریتمی موسیقی به جای پیروی از الگوی مهارتهای فیزیکی از الگوی فعالیت الکتریکی مغز یا همان امواج مغزی پیروی کند آیا تغییرات فیزیکی، فیزیولوژیکی و سایکولوژیکی بارزتر و در دامنه وسیعتری ایجاد خواهد شد؟ آیا این تغییرات بارزتر و وسیعتر موجب بهبود بیشتر اجرای ورزشی و تسریع در ریکاوری خواهند شد؟ تا با طرحریزی راهبردهای خاص موسیقیائی به توان موجب بهبود عملکرد دستگاه عصبی-عضلانی، تأخیر در بروز خستگی و تسریع در ریکاوری شد و ورزشکاران بتوانند با استفاده از نتایج بدست آمده موجبات بهبود اجرای ورزشی خود و تسریع در ریکاوری را بوجود آورده با بکارگیری راهبردهای قانونی و سالم طی مسابقات ورزشی، زمان حضور در رختکنها و در فواصل بین رقابتهای ورزشی از حداکثر ظرفیتها و تواناییهای فیزیکی، فیزیولوژیکی و روانشناختی خود در رقابتهای ورزشی استفاده کنند و به نتایج ورزشی مطلوب نائل شوند. دستگاه عصبی باید توانایی برقراری ارتباط با قسمتهای مختلف خود، پردازش اطلاعات و ارسال فرامین مناسب به سراسر بدن بخصوص عضلات اسکلتی در حال کار را بوسیلهی امواج مغزی و یک سیستم نروترانسمیتری دقیق، پیچیده و پرکار داشته باشد. دستگاه عضلانی نیز بایستی قادر به انجام فرامین صادره از طرف مغز باشد. مربیان و ورزشکاران به وجود این رابطهی تنگاتنگ کاری بین دستگاه عصبی-عضلانی آگاهند و به دنبال استفاده از راهبردهای عملی و اثربخش برای تقویت این رابطهی کاری در جهت بهبود اجرای ورزشی و یا تسریع ریکاوری می باشند که گاهاً به دوپینگ ورزشی منتهی میشود. به نظر میرسد این روش قانونی و سالم جایگزین مناسبی جهت رفع عوارض دوپینگ ورزشی و کسب نتایج مطلوب باشد. از نتایج این تحقیق در زمینهی بهبود و درمان بیماریهای روحی-روانی نظیر افسردگی که فعالیتبدنی برای بهبود آنها مفید است نیز میتوان استفاده نمود. نتایج احتمالی این پژوهش برای مربیان و ورزشکاران فرصتی به وجود میآورد تا بجای استفاده از روشهای ارگوژنیک غیرمجاز که اغلب اوقات عوارض جبران ناپذیری برای ورزشکار درپی دارد از یک برنامهی کمکهای ارگوژنیک مجاز، ساده، کمهزینه و در دسترس استفاده کنند.
1-4-اهداف پژوهش
1-4-1– هدف کلی
هدف کلی از اجرای این پژوهش بررسی تأثیر گوشدادن به موسیقی مهیج، آرامشبخش، ترکیبی و تحریککنندهی امواج مغزی حین فعالیتبدنی بیشینه بر بهبود اجرای ورزشی در دانشجویان دختر تربیتبدنی بود.
1-4-2- اهداف اختصاصی
- بررسی تأثیر گوشدادن به موسیقی مهیج، آرامشبخش، ترکیبی و تحریککنندهی امواج مغزی حین فعالیتبدنی بیشینه بر پردازش اطلاعات مغزی
- بررسی تأثیر گوشدادن به موسیقی مهیج، آرامشبخش، ترکیبی و تحریککنندهی امواج مغزی حین فعالیتبدنی بیشینه بر بیشینهی ظرفیت هوازی
- بررسی تأثیر گوشدادن به موسیقی مهیج، آرامشبخش، ترکیبی و تحریککنندهی امواج مغزی حین فعالیتبدنی بیشینه بر میزان لاکتات خون
- بررسی تأثیر گوشدادن به موسیقی مهیج، آرامشبخش، ترکیبی و تحریککنندهی امواج مغزی حین فعالیتبدنی بیشینه بر میزان درک فشارکار
- بررسی تأثیر گوشدادن به موسیقی مهیج، آرامشبخش، ترکیبی و تحریککنندهی امواج مغزی حین فعالیتبدنی بیشینه بر میزان احساس توانمندی
- بررسی تأثیر گوشدادن به موسیقی مهیج، آرامشبخش، ترکیبی و تحریککنندهی امواج مغزی حین فعالیتبدنی بیشینه بر میزان درک خستگی
- بررسی تأثیر گوشدادن به موسیقی مهیج، آرامشبخش، ترکیبی و تحریککنندهی امواج مغزی حین فعالیتبدنی بیشینه بر میزان زمان فعالیتبدنی تا بروز حالت واماندگی
- بررسی تأثیر گوشدادن به موسیقی مهیج، آرامشبخش، ترکیبی و تحریککنندهی امواج مغزی حین فعالیتبدنی بیشینه بر ضربان قلب
- بررسی تأثیر گوشدادن به موسیقی مهیج، آرامشبخش، ترکیبی و تحریککنندهی امواج مغزی حین فعالیتبدنی بیشینه بر میزان شدت خستگی
1-5- فرضیههای پژوهش
1-5-1- فرض کلی
گوشدادن به موسیقی مهیج، آرامشبخش، ترکیبی و تحریککنندهی امواج مغزی حین فعالیتبدنی بیشینه بر بهبود اجرای ورزشی دانشجویان دختر تربیتبدنی تأثیر متفاوتی دارد.
1-5-2- فرضیههای اختصاصی
- گوشدادن به موسیقی مهیج، آرامشبخش، ترکیبی و تحریککنندهی امواج مغزی حین فعالیتبدنی بیشینه تأثیر قابل ملاحظهای بر پردازش اطلاعات مغزی دارد.
- گوشدادن به موسیقی مهیج، آرامشبخش، ترکیبی و تحریککنندهی امواج مغزی حین فعالیتبدنی بیشینه تأثیر قابل ملاحظهای بر بیشینهی ظرفیت هوازی دارد.
- گوشدادن به موسیقی مهیج، آرامشبخش، ترکیبی و تحریککنندهی امواج مغزی حین فعالیتبدنی بیشینه تأثیر قابل ملاحظهای بر میزان لاکتات خون دارد.
- گوشدادن به موسیقی مهیج، آرامشبخش، ترکیبی و تحریککنندهی امواج مغزی حین فعالیتبدنی بیشینه تأثیر قابل ملاحظهای بر میزان درک فشار کار دارد.
- گوشدادن به موسیقی مهیج، آرامشبخش، ترکیبی و تحریککنندهی امواج مغزی حین فعالیتبدنی بیشینه تأثیر قابل ملاحظهای بر میزان احساس توانمندی دارد.
- گوشدادن به موسیقی مهیج، آرامشبخش، ترکیبی و تحریککنندهی امواج مغزی حین فعالیتبدنی بیشینه تأثیر قابل ملاحظهای بر میزان درک خستگی دارد.
- گوشدادن به موسیقی مهیج، آرامشبخش، ترکیبی و تحریککنندهی امواج مغزی حین فعالیتبدنی بیشینه تأثیر قابل ملاحظهای بر میزان زمان فعالیتبدنی تا بروز حالت واماندگی دارد.
- گوشدادن به موسیقی مهیج، آرامشبخش، ترکیبی و تحریککنندهی امواج مغزی حین فعالیتبدنی بیشینه تأثیر قابل ملاحظهای بر ضربان قلب دارد.
- گوشدادن به موسیقی مهیج، آرامشبخش، ترکیبی و تحریککنندهی امواج مغزی حین فعالیتبدنی بیشینه تأثیر قابل ملاحظهای بر میزان شدت خستگی دارد.
تأثیر موسیقی مهیج، آرامشبخش، ترکیبی و تحریککنندهی امواج مغزی بر بهبود اجرای ورزشی
موسیقی , ,تأثیر ,مغزی ,امواج ,فعالیتبدنی ,امواج مغزی ,به موسیقی ,حین فعالیتبدنی ,ترکیبی و ,تحریککنندهی امواج ,موسیقی مهیج، آرامشبخش، ,مهیج، آرامشبخش، ترکیبی ,بررسی تأثیر گوشدادن ,فعالیتبدنی بیشینه تأثیر